عصر پاییزی....

ساخت وبلاگ
این مطلب توسط نویسنده آن رمزگذاری شده و از طریق فید قابل مشاهد نمی‌باشد. شما با مراجعه به وبلاگ نویسنده و وارد کردن رمز عبور می‌توانید مطلب مورد نظر را مشاهده نمایید.

[برای مشاهده این مطلب در وبلاگ اینجا را کلیک کنید] عصر پاییزی.......
ما را در سایت عصر پاییزی.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1berangezendegi1 بازدید : 33 تاريخ : دوشنبه 27 دی 1395 ساعت: 9:05

بعضی آدمها را نمیشود فراموش کرد...حتی بعضی ها که فقط نگاه میکنند و رد میشوند...زمان می گذرد و تو میفهمی که هیچ وقت فراموششان نکرده ای ... و آنها هیچگاه از این حس تو باخبر نمیشوند.... گوشه ای میشوند در قلبت....زمان میگذرد , اما کم رنگ نمیشوند....و تو احساس میکنی که باید.... باید آن گوشه ی توی قلبت را توی بشقاب بگذاری و بشقاب را بگذاری روی میز , بگذاری جایی جلوی دید آدمهای دیگر تا تماشا کنند که آنها را هرگز فراموش نکرده ای....پ.ن.1  از شنیدن صدات , بعد این همه مدت, اونم با یک تماس غیر منتظره, خوشحال شدم. بهترین ها رو برات آرزو میکنم ..... پ.ن. 2 دوستان عزیزم , میام بزودی با یک پست مفصل از ماجرای کلاسها و تدریس و دانشجوهای جدید و پست جدیدم عصر پاییزی.......
ما را در سایت عصر پاییزی.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1berangezendegi1 بازدید : 18 تاريخ : دوشنبه 27 دی 1395 ساعت: 9:05

سلام به عزیزان این خونه مجازی انشالله که حال خودتون و حال دلتون خوب خوب باشه عارضم به خدمت عزیزان دلم که این ترم بیشتر کلاسهام دانشجوهای مقطع تحصیلات تکمیلی ان و کلاسهای کارشناسیم فقط دو کلاس ان. با بچه های تحصیلات تکمیلی هم به اندازه بچه های کارشناسی نه میشه صمیمی شد نه میشه اونقدر شوخی کرد.....اینه که جدی جدی میرم سر کلاس و جدی جدی برمیگردم ...... و اعتراف میکنم دلم برای شوخیهایی که با دانشجوهام داشتم ، برای صمیمیتی که باهاشون داشتم یک ذره شده .....خداییش صمیمی درس دادن هم عالمی داره.......یادش بخیر چقدر با بچه هام شوخی میکردم..... چقدر کلاسهام با خنده میگذشت.... دیگه کاریش نمیشه کرد اینه دیگه....القصه اینکه این ترم درباره دانشجوهام حرف چندانی برای گفتن ندارم.....البته اون دو کلاس کارشناسیم خیلی بچه های خوبین و کلی باهاشون صمیمی ام..... تقریبا سر کلاس آزادن هرکاری میخوان کنن ..... از جشن تولد برای دوستشون گرفتن تا کیک خریدن و چایی اوردن و حتی اصرارشون برای موندنم توی کلاس برای ساعت بریک ...... الهی الهی یکیشون میگفت استاد شما تو کلاس پیشمون بمونین چایی و پذیرایی و نهار  و عصر پاییزی.......
ما را در سایت عصر پاییزی.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1berangezendegi1 بازدید : 29 تاريخ : دوشنبه 27 دی 1395 ساعت: 9:05

سلام و صد سلام به عزیزان این خونه مجازی باز هم کریسمس در راهه و باز هم نیلگون کوچک درونم دلش درخت و جوراب کریسمس میخواد و یه سنتا کلاز مهربون که تمام آرزوهاش رو توی کوله قرمزش براش هدیه بیاره چیکارش کنم آخه این کودک درون رو ؟! سالهای ساله که کریسمس برام معنی دار شده.... نه مسیحی ام نه خارج از کشور زندگی میکنم......ایرانی ام ، مسلمان و از همین خاک...... منتها حس میکنم هرچی بیشتر میگذره و بیشتر در فرهنگ و رشته تحصیلیم غرق میشم ، کریسمس هم برام معنی تازه تری پیدا میکنه.....خودمونیما رسم و رسومات قشنگی هم دارن.....مثلا همین سنتا کلاز رو در نظر بگیرین ، با خنده و مهربانی و اشتیاق وسط زمستون و سرما میاد با دست پر با کلی کادو......حتی سرمای هوا مانع مهربانیش و سر زدن به افراد و بودن با ادمها نمیشه، اونوقت تو فرهنگ غنی ما بااون همه قدمت و تمدن که پشتش هست اونم اول بهار و نوشدن همه چیز ، حاجی فیروزمون با چهره سیاه و شلخته میاد گدایی...... و با گدایی و شلخته گی و سر و روی سیاه سال نو رو نوید میده......بعضی مسائل واقعا برام قابل هضم نیست. البته خود ماها هم مقصریم در تخریب تمدن و فرهنگ مون...... عصر پاییزی.......
ما را در سایت عصر پاییزی.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1berangezendegi1 بازدید : 15 تاريخ : دوشنبه 27 دی 1395 ساعت: 9:05

2016 عزیز و خاطره انگیز با تمام خوبیهاش بار و بندیلش رو بست و به خاطرات پیوست....این سال یکی از مهمترین و خاطره انگیز ترین سالهای زندگیم بود که تحولات خیلی خیلی مثبت و شگفت انگیزی هم در زندگی کاریم داشت و هم در زندگی مشترکم، تحولاتی که هر وقت بهشون فکر میکنم از شوق دلم میلرزه......از نظر تحصیلی هم برام سال فوق العاده ای بود و مهمترین دستاوردش تصویب یه موضوع خیلی عالی برای رساله ام و تموم کردن دوره آموزشی مقطع دکتری بود....2016 سالی بود پربار، بی نظیر و به یادموندنی پر از ثمره های ماندگار ..... الان که به تموم شدنش فکر میکنم دلم میگیره اینکه به خاطرات پیوسته..... اما امید تازه ای برای 2017 عزیز دارم...... انشالله سال پیش رو ، مثل 2016 عزیز ، سرشار از شادی ، تحولات شگرف و ثمرات ماندگار باشه.... پراز سلامتی، عشق، تندرستی، پراز دستاوردهای علمی ، پر از خوبی و زیبایی وتوانگری.........همزمان با شروع 2017، دوره آموزشی مقطع دکتری مون هم به پایان رسید و پرونده درس خوندن و در کلاس حضور داشتن برای همیشه بسته شد و انشالله فقط امتحانات فاینال رو پیش رو داریم و بعدم آزمون جامع به امید عصر پاییزی.......
ما را در سایت عصر پاییزی.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1berangezendegi1 بازدید : 25 تاريخ : دوشنبه 27 دی 1395 ساعت: 9:05

سلام به عزیزان این خونه مجازی امیدوارم حال دلتون خوب باشه عارضم به خدمتتون که نیلگون در آستانه امتحانات آخرین ترم از دوره دکتری قرار دارد ...... و البته بسی در درسهای ناخوانده و پروژه های نانوشته غرق است ....... و دوره سرماخوردگی خیلی عمیق و طولانی رو پشت سر گذاشته بود...... و بسی ضعیف گردیده بود............و چهار ماه بود که مادر خانمی جانش را ندیده بود......و بسی دلتنگ وغریب بود..... این شد که در یک اقدام جانانه آقای همسر زنگ زد به مادرخانمی نیلگون و ازشون خواست که بیان و یه مدت پیشمون باشن تا نیلگون هم جان تازه ای بگیرد........ و این شد که یک هفته است نیلگون در کنار مادرخانمی اش خوش میگذراند و هی خودش را برای مادرخانمی اش لوس میکند......کودک درون نیلگون هم هی خودش را بیشتر لوس میکند و هی ادای خسته ها را در می آورد و هی از نیلگون طلب استراحت میکند ........ خلاصه جنگی است این روزها بین نیلگون و کودک درونش ...... هی نیلگون باید کودک درونش را لوس کند هی به او ابراز علاقه کند تا کودک درونش نیز آرام گیرد و نیلگون را در دوره امتحانات اش یاری گرداند....... القصه اینکه این روزها مادرخانمی ما عصر پاییزی.......
ما را در سایت عصر پاییزی.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1berangezendegi1 بازدید : 19 تاريخ : دوشنبه 27 دی 1395 ساعت: 9:05

سلام و صد سلام به عزیزان این خونه کوچیک مجازی عارضم به خدمتتون که اولین امتحان این ترممون روز سه شنبه است انشالله ، که درسی بس آسان است در مقایسه با درسهایی که در دوره دکتری خواندیم. و دو پروژه هم دارد که اینجانب نیلگون، دکتر به زودی ها انشالله،  یکی رو انجام داده و دیگری را دست نزده ایم ....و از انجایی که درسی بس آسانتر از بقیه دروس پیش رو داریم، فعلا اسکیپش نموده ایم تا روز یکشنبه انشالله استارتش را بزنیم و فعلا داریم درس بسیار سخت دیگری را میخوانیم که دارد با مفاهیم پیچیده اش مارا به کشتن میدهد.... ترکیبی است از فلسفه، آمار، آزمون سازی زبان.... حالا شما فکر کنین ترکیب فلسفه و امار چه میشود که ازمون سازی هم به ان اضافه گردد....اینجاست که باید بگوییم یا قمر بنی هاشم.....مادرخانمی جان مان را هم چند روزی فرستادیم مشهد زیارت آقا امام رضا جان جانانمان و بسی سفارش کردیم که دعا کنند معدل این ترممان ای پلاس شود.... البته زنگ زدیم آقای پدر هم امد باهم رفتند مشهد ، انگار برای مادرخانمی مان سخت بود بدون آقای پدر بروند و وقتی هم خواستند بروند کودک درون نیلگون سفارش پاستیل به مادرخانمی جان عصر پاییزی.......
ما را در سایت عصر پاییزی.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1berangezendegi1 بازدید : 32 تاريخ : دوشنبه 27 دی 1395 ساعت: 9:05

دوباره فصل امتحان.....دوباره شب زنده داری.....دوباره ساعتهای طولانی خوندن و تجزیه تحلیل کردن و پل زدن مطالب بهم.....دوباره سکوت شب و بیداری نیلگون...... دوباره خستگیها و تلاشهای مضاعف........دوباره طعم تلخ قهوه های پشت هم...

من و دوست و همکلاسی عزیزم در دوره ای دیگر از زندگی.....

باشد که مثل ترمهای قبل موفق شده و سربلند این دوره رو بگذرونیم.....

خدایا شکرت بابت همه چیز.....بابت همه چیز.......

عصر پاییزی.......
ما را در سایت عصر پاییزی.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1berangezendegi1 بازدید : 14 تاريخ : دوشنبه 27 دی 1395 ساعت: 9:05

میریم به سوی اولین امتحان از آخرین ترم دوره دکتری......

خدایا به امید تو.....

دیشب اولین موی سفیدم مشاهده و رویت گردید......

همیشه میشنیدم دوره دکتری آدم رو پیر میکنه، باورم نمیشد.....ولی حالا دیگه، با چروکهایی که وقت خنده دور چشمهام میفته، با خط خنده ای که هر ترم عمیق تر میشه ، و با تار سفیدی که بقول دوست عزیزی مغرورانه و باوقار خودنمایی میکنه،  مجبورم باورم کنم.....

عصر پاییزی.......
ما را در سایت عصر پاییزی.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1berangezendegi1 بازدید : 19 تاريخ : دوشنبه 27 دی 1395 ساعت: 9:05

سرشارم از خستگی..... بی خوابی..... و تئوریها و نظریه ها....... !!!

ممنونم از مادر خانمی جانم که این ترم ، بخاطر اینکه کمک حال من باشن موقع امتحانها، خونه و زندگی و کار و پدر و همه رو رها کردن و سه هفته است اومدن پیشم..... این روزها، روزهای طلایی زندگی مه..... با مهر و احترام دست مادر خانمی رو می بوسم.....

خدایا ممنونم بابت همه چیز، خدایا شکرت..... خدایا همیشه مواظبمون باش.......

امتحان امروز ، درسی هست مربوط به فیلد رساله ام، دوستش دارم عمیق.... بااینکه خیلی سخته ولی من عجیب دوست دارمش......!

عصر پاییزی.......
ما را در سایت عصر پاییزی.... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1berangezendegi1 بازدید : 18 تاريخ : دوشنبه 27 دی 1395 ساعت: 9:05